کد مطلب:134045 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

معاویه می گوید نقل گفتار پیغمبر غدغن
از موارد بسیار زنده و روشن كه نشان می دهد معاویه با معتقدات اسلامی نه تنها هیچ گونه رابطه ی نداشت بلكه اگر احساس می نمود یكی از بزرگترین مقدسات مذهبی هم در راه رسیدن وی به هدفهای شیطانی سدی ایجاد می كند بشدت با آن به مبارزه برمی خاست. خطاب زننده و تندی است كه او با عمرو بن عاص دارد هنگامی كه عمرو گفتاری از پیغمبر اسلام نقل كرد كه در آن گفتار بطلان حكومت معاویه برملا می شد.

داستان اینگونه است، هنگامی كه عمار یاسر آن صحابی بزرگوار در جنگ صفین در راه حمایت از علی علیه السلام كشته گشت. عمروعاص حدیث مشهوری كه بسیاری از روایت اهل سنت هم آنرا نگاشته اند از پیغمبر نقل كرده كه به عمار فرموده بود:تقتلك الفئة الباغیة. برای معاویه خواند زاده ی هند كه انتشار این حدیث را از پیغمبر ضربه ای كوبنده برای حكومت خویش تشخیص داد سخت برآشفت و به وی گفت:

«تو پیری هستی احمق و همواره حدیث نقل می كنی.... مردم شام را علیه من فاسد كردی. آیا هر چه از پیغمبر خدا شنیدی باید نقل كنی؟!» [1] .

در اینجا معاویه با تعبیرات سوء و زشتی با عمروعاص سخن


می گوید زیرا وی به خود جرأت داد و حدیثی كه از پیغمبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله درباره ی عمار شنیده بود نقل كرد.

حدیث از پیغمبر است و گوینده ی آن كسی است كه خداوند درباره ی وی فرمود: «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» [2] .

اما اینها مسائلی نیست كه اصولا از نظر معاویه مطرح باشد! این گفتار حق است یا باطل، فرموده ی پیغمبر اسلام است، یا دیگران، برای او بی تفاوت است! آنچه كه برای زاده ی بوسفیان مهم است همان است كه خود صریحاً به عمروعاص گفت: «افسدت علی اهل الشام» یعنی می خواهم بر مردم حكومت كنم و برآنان مسلط باشم، خواه از طریق حق باشد یا باطل و اگر روزی گفتار پیغمبر اسلام (ص) هم بخواهد موقعیت حكومت وی را متزلزل سازد در آنروز با شدت هر چه تمام تر با آن مبارزه خواهد كرد!.

مورد دیگر كه باز معاویه با نقل احادیث و گفتار پیامبر اسلام بشدت مخالفت كرد خطایی است كه او با عبداللَّه بن عمر دارد. علامه امینی از كتاب صفین نقل می كند:

«معاویه نزد عبداللَّه بن عمر فرستاد و به وی گفت اگر به من اطلاع برسد كه تو حدیث نقل می كنی گردنت را خواهم زد» [3] . آری معاویه می داند كه از یكطرف احادیث فراوانی از پیغمبر اسلام در فضائل علی علیه السلام صادر شده و از سوی دیگر روایاتی بسیار از آن بزرگوار


در نكوهش از بنی امیه و مذمت معاویه و پدرش و تقبیح كارهائی كه از او در زمان حكومت صارد می شد (بصورت اخبار از آینده) وارد گردیده است و نباید اجازه داد تا این دو قسمت از روایات در دسترس اجتماع اسلامی قرار گیرد و تنها راه برای دست یافتن به این مقصود اینست كه معاویه با شدت هر چه بیشتر نقل احادث را از پیغمبر اسلام مطلقا غدغن كند. و برای آن مجازات معین سازد تا آنجا كه به فرزند عمر بگوید اگر حدیث نقل كنی گردنت را خواهم زد!!!


[1] الغدير ج 10 صفحه 281 چاپ تهران.

[2] سوره ي نجم آيه ي 3.

[3] الغدير ج 10 صفحه ي 252 چاپ تهران.